محمد آفریده در گفتوگو با ایران آنلاین، حمایت از سینمای مستند و فیلم کوتاه را حمایت از زیرساختهای سینما عنوان کرد.
حرف و سخن یا به عبارت بهتر نگرانی از آینده و چگونگی کوچکسازی مؤسسات تابعه بخصوص در حوزه فیلم کوتاه و مستند بسیار است چرا که تجربه نشان داده، هر زمان که قرار بر تغییر بوده، دو بخش فیلم کوتاه و مستند همواره در تیررس این تغییرات بودهاند اما این بار یک توئیت ساده در حمایت از سینمای مستند و فیلم کوتاه به نوعی همه حرفها و اما و اگرها را به امید برای بهبود تبدیل کرد. در همین اثنا، حسین انتظامی از حمایت از جوانان فیلمساز نوشت و خبر از افزایش بودجه حمایتی فیلمهای کوتاه، مستند و انیمیشن در سال ۹۸ داد: «در تحول ساختار سازمان سینمایی، انجمن سینمای جوانان ایران و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، ضمن تثبیت، قدر بیشتری خواهند دید.»
او همچنین شامگاه روز سهشنبه ۱۴ اسفندماه در حاشیه بازدید از دوسالانه پویانمایی تهران درباره توئیت اخیرش گفت که فروردین ماه سال آینده اهالی سینما با اعلام شفاف بودجهها شاهد رشد چشمگیر این ارقام خواهند بود. انتظامی همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا تصمیم گرفته تا بودجه سینمای جوان، مستند، کوتاه و انیمیشن را افزایش دهد، توضیح داد: «این بخشها از سینمای ایران، حوزههایی هستند که نیاز به حمایت ویژه دارند. بدون شک سینمای مستند و فیلم کوتاه یا انیمیشن ایران ظرفیتهای جهانی دارند و در تراز استانداردهای بینالمللی هستند و بههمین دلیل باید حمایت بیشتری از آنها صورت بگیرد تا به جایگاه واقعیشان برسند.» به همین بهانه پریسا ساسانس با محمد آفریده مدیر سینمایی که در طول فعالیتهای خود همیشه بهعنوان یک مدیر مؤثر مطرح بوده است درباره حمایت از فیلم کوتاه و مستند گفتوگویی ترتیب داده که در ادامه آنرا میخوانید.
– با توجه به صحبتهای اخیر حسین انتظامی در توئیت خود مبنی بر حمایت از فیلم کوتاه و سینمای مستند و همچنین تغییر در ساختار مؤسسات زیرمجموعه سازمان سینمایی، فکر میکنید سینمای مستند و فیلم کوتاه تا چه اندازه مورد توجه و حمایت سازمانی از جهت تخصیص بودجه قرار میگیرند؟
هرچقدر مسئولان سینمایی کشور فرهنگیتر باشند توجه به سینمای مستند و کوتاه و جوانان بیشتر خواهد شد و من امیدوارم در سال آتی با توجه به همه مشکلاتی که کشور و مخصوصاً سینمای ایران دارد شرایط مالی برای فیلمسازان جوان و خلاق و سینمای محجوب و فرهیخته کشور مساعدتر شود. فیلمسازان فیلم کوتاه و مستندسازان باید با توجه به صحبتهای آقای انتظامی از این فرصت و توجهی که انشاءالله در سال آینده در زمینه حمایت از آنان میشود نهایت استفاده را ببرند. اگر سینمای کشور تصمیم دارد از شرایط موجود به شرایط مطلوب و امیدبخشتری برسد چارهای ندارد جز این که از امروز برای فرداهای بهتر برنامهریزی کند، اما متأسفانه روزمرگیها، ناآگاهی به حوزه فرهنگ و دخالتهای پیدا و پنهان و حب و بغضهای بیمورد، فرهنگ را در هالهای از بیاعتمادی و بیمسئولیتی قرار داده است. واقعیات دوران حاضر چه بخواهیم و چه نخواهیم حقایق بسیار بزرگی در خود دارد و دیگر نمیتوان فقط به شرایط روزمره توجه کرد و از تحولات و ارتباطات گسترده و روز به روز در همه لحظات این عصر غافل شد. نسل حاضر را باید برای فرداها آماده کرد. در سخنان معصومین داریم: هر که دو روزش برابر باشد، مغبون است و هر که امروزش بدتر از دیروزش باشد ملعون (از رحمت حق به دور) است. متأسفانه بسیاری از ساختارهای ما در گذشته مانده است و اصلاً نه آمادگی دوران پیش رو را دارد و نه توان پذیرش آن را، لذا نباید خود را به خواب زد و به واقعیات پشت کرد، اما من خیلی به تغییر ساختارها با تفکراتی که پشت آن است خوشبین نیستم خیلی وقتها این تغییرات برای گذر از امروز و مشکلات جاری است و پوششی برای تأخیر شناخت حقایق اصلی، با دست فرمانهای موجود حتی ممکن است خرابی بیشتر از آبادانی باشد.
– در بحث حمایت آیا فقط اختصاص بودجه کافی است؟ بحث تعمیر و تأمین زیرساختها تا چه اندازه اهمیت پیدا میکند؟
بودجه و پول بیزبان، خیلی وقتها ممکن است نه تنها سازنده نباشد بلکه مخرب باشد، با وضعیت فعلی، پول تنها، دردی را دوا نمیکند. به نظر من اگر بودجه جایی مثل تلویزیون سه برابر وضع موجود شود معلوم نیست خروجیاش بهتر از وضعیت حاضر باشد، ما اولاً در عرصه فرهنگ نیاز به نگاهی تحولگرا و آگاه، بدون حب و بغض داریم، دوماً باید برای بررسی نقش افزایش اعتبارات هر سازمان و نهاد بر عملکرد آن، به تأثیر مستقیم آن افزایشها، بر فعالیت و رضایت فعالان واقعی آن حوزه و ایجاد کار و نشاط فرهنگی مولد آن عرصه دقت کافی داشته باشیم. کارهای تکراری، نمایشها و هفتههای فیلم و نشستهای تکراری و تبلیغاتی و… دیگر دورانش تمام شده است. برای مدیران دولتی عکس انداختنهای مداوم و فعالیتهایی که خیلی بهتر از آن را فعالان واقعی میتوانند با حمایت مؤثر اجرا کنند، دیگر اعتباری ندارد و رضایت همه طیفها و حضور همه ظرفیتها عامل اصلی رونق و نشاط و اعتبار سازمانها است.
– مهلت ۶ ماهه رئیس سازمان سینمایی برای تغییر در ساختار مؤسسات زیرمجموعه سازمان و بحث چابکسازی مهمترین دغدغه فیلمسازان برای آینده فیلم کوتاه و مستند است. بهعنوان یکی از مدیران مؤثر در حوزه فعالیت خود فکر میکنید این نگرانی تا چه اندازه درست و قابل درک است؟
باز تأکید میکنم اصل تغییرات یک واقعیت انکارناپذیر است اما اگر یکبار برای همیشه دوستان تصمیم گیرنده بیایند تمام فعالیتهای جاری سازمانها را استخراج کنند و نیازهای واقعی هر حوزه و تواناییهای موجود را با مشاوره و مشارکت فعالان مطالعه و بررسی کنند انشاءالله میتوان آنگاه به تغییرات و بحث چابکسازی امیدوار بود.
– انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند جهت تربیت نیروی انسانی متخصص تأسیس شده است، مجموع این چابک سازیها تا چه اندازه میتواند این مهم را برطرف کند؟
بعد از انقلاب اسلامی سال ۵۷، سینما نیازمند تغییرات و تحولات سازنده با برنامهریزی مؤثر بود. من اعتقاد دارم اگر فعالیتها و برنامهریزیهای سالهای آغازین نبود ما الان چیزی تحت عنوان سینما که بتوانیم سر آن دعوا کنیم نداشتیم، بیتعارف سینمای مرسوم قبل از انقلاب در بخش اصلی خود که تولید فکر و ایده بود همان قبل از انقلاب تمام شده بود و به جز تعداد محدودی از فیلمسازان با اراده و اندیشه، ما چیزی به نام یک سینمای با اصالت نداشتیم. لذا برای راهاندازی و حرکت سینمای بعد از انقلاب برنامههای متفاوتی طراحی و تبیین شد، انجمن سینمای جوان از دل نیاز جدی و واقعی آن دوران برای ورود نسل تازه بهوجود آمد و بهحق انجمن تأثیرگذارترین بخش مدیریت شده بعد از انقلاب است اما انجمن چون بیشتر فعالیت آماتوری و غیرحرفهای میکرد به مرور نیاز به یک حلقه واسط که بتواند برگزیدههای انجمن را با سینمای حرفهای آشنا و درگیر کند بشدت احساس میشد لذا مرکز گسترش با فعالیتهای حرفهایتر و تجربی ایجاد شد. مرکز گسترش، پایگاه اصلی ورود سینماگران جوان برای فیلمهای حرفهای و سینمایی بود که تا مدتها نقش حمایت و ورود نسل تازه سینما را به خوبی بازی میکرد. اما در حال حاضر که ما بیش از صد هزار آموزش دیده سینما داریم و این موج هر روز بیشتر میشود و امکانات سینما و علاقهمندی نسل جوان که سینما را یکی از بیواسطهترین امکانات برای تجارب و سرودههای خود انتخاب کرده است، نگاه و ساختارهای انجمن و مرکز و… باید به سمت تغییرات سازنده و پویا حرکت کند. اگر این سینما که معمولاً در همه دنیا یکه تاز تجارب ناب و هنرمندانه است و سینمای هر کشوری با تکیه به این سینما آینده خود را بیمه میکند، با ساختارهای فرسوده و نگاههای بسته و غیرفرهنگی اداره شود، متأسفانه شاهد از دست دادن استعدادها و خلاقیتهای نسل جوان و سرمایههای خدادادی این سرزمین خواهیم بود. جا دارد به نقش ریشهای و اصیل سینمای مستند اشاره بکنم. سینمای مستند بواقع آینه جامعه است و بیواسطه با روح جامعه و فرهنگ و مردم خود در ارتباط است بههمین خاطر این سینما قدرت بینظیری برای آگاهی و دانش و شناخت برای همه مردم مخصوصاً سینماگران دارد، این سینما میتواند همچون کتابخانهای بزرگ و گرانبها سینمای هر کشوری را پشتیبانی کند، اعتقاد و اهمیت به این سینما، اعتماد به آگاهی و مسئولیت و تعهد دارد.
– بهعنوان سؤال آخر بحث چابکسازی و ادغام مؤسسات بسیار مطرح است. آیا این چابکسازی در نهایت منجر به اصلاح ساختارها میشود؟
شما به خوبی میدانید که یک زمان انجمن فعال شد و مرکز را تعطیل کردند، یک زمان بحث تجمیع همه مؤسسات باهم بود و… علت اصلی این بازگشاییها و تعطیل شدنها بیش از همه نشناختن مقتضیات زمانه و رفع تکلیف یا بهتر بگوییم رفع مزاحمت آنان بهخاطر سینمای داستانی بود، این حوزهها چون فی ذاته به وجود نیامده بود و همه آنان برای کمکرسانی به سینمای مرسوم و اکران طراحی شده بود همیشه مثل یک بچه کوچک در خانواده به آن نگاه میشد اما بسیاری از مسئولان غافل از این بودند که این بچه کوچک در طول این سالها دیگر بزرگ شده است و باید برای نیازها و مطالبات دوران بلوغ او برنامهریزی کرد. باز تأکید میکنم اگر به همه جوانب نگاه نشود و رفع تکلیفی با آن نگاههای سنتی بخواهند چابکسازی کنند شرایط منجر به اصلاح امور نخواهد شد.
نکته آخر اینکه سینمای کوتاه و مستند نیاز مداوم و مستمر به بازیابی، خودسازی و تزکیه دارد. زنده بودن و یکه تاز بودن این سینما به صفا، یکرنگی و خلوص نیاز دارد. این سینما محل اصلی همدلی و همکاری است و اگر خدای نکرده کینه و حسادت و تخریب و دروغ در این سینما وارد شود مطمئن باشید جایگاه و موقعیت اصلی و تأثیرگذارش را برای فیلمسازان از دست خواد داد، این سینما باید جلودار، مطالبه گر و حقیقت جو باشد.