جستجو

مدرس کارگاه زیبایی‌شناسی تدوین با تاکید بر اینکه تدوین باید روی کاغذ آورده شود، گفت: تدوین باید فرای تصویرعمل کند و مفهومی را که تصویر قادر به بیان آن نیست، بیان کند.

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، احمد ضابطی جهرمی در کارگاه زیبایی‌شناسی تدوین که در سومین روز پنجاه‌وهفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان-کرمانشاه «شبدیز» در تاتر شهر کرمانشاه برگزار شد،  از حضور در این جشنواره ابراز خوشحالی کرد و گفت: کرمانشاه برای من مکان شناخته شده‌‌ای است، در دوران دانشجویی برای عکاسی سفری به این شهر داشتم و احساس خوبی از نظر عاطفی و احساسی به کرمانشاه دارم.

وی در ادامه تدوین را دانشی عنوان کرد که با هنر آمیخته شده است و افزود: تدوین دانش گسترده‌ای شامل تاریخ، تئوری تکنیک، زیبایی‌شناسی فیزیکی و زیبایی‌شناسی کاربری است. همچنین هنر ایجاد انواعی از ارتباط بین نماهاست و ما در ایجاد این ارتباط هدفی داریم که داستان، ایده و نماها این هدف را تعیین می‌کنند.

ضابطی جهرمی تصریح کرد: دانش نظری تدوین فیلم و منطق این هنر براساس پیش‌فرض‌های ساختار بصری و صوتی فیلم به مثابه یک سیستم بنا شده است که بین اجزای این سیستم رابطه زمانی، ریتمیک، گرافیکی و صوتی وجود دارد.

این مدرس شباهت حرکتی، رنگی و شکلی را سه عنصر مورد نیاز برای انطباق گرافیکی بین دو نما عنوان کرد و افزود: عناصر اصلی کمپوزیسیون (شکل، حرکت و رنگ) رابطه‌ساز در تدوین دو نما هستند و در سینما می‌توانند پیوندساز باشند. نما براساس هر یک از این‌ سه عنصر می‌تواند تغییر کند و در صورتی که هر سه هماهنگ باشند، تدوین به بهترین شکل ممکن جلوه می‌کند.

ضابطی جهرمی ادامه داد: اساسا تدوین گرافیکی یک صنعت ادبی است که آن را به عنوان صنعت جناس می‌شناسیم و در تدوین دو نوع جناس بصری یا گرافیکی و جناس آگوسنتیکی یا صوتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرند. تدوینگر قافیه نماها را مانند یک شاعر با یکدیگر هماهنگ می‌کند و تشابه گرافیکی در تدوین دو نما می‌تواند به تشابه مفهومی بیانجامد که در دوران سینمای کلاسیک بسیار به کار می‌رفته است.

این مدرس با اشاره به شیوه تدوین «ایزنشتاین»، افزود: این تدوینگر در انواع روش‌های مونتاژ از جناس گرافیکی نماها به عنوان مونتاژ اورتونال یاد می‌کند و در تعریف این روش مونتاژ در کتاب «شکل فیلم» نوشته است: «انطباق فیزیکی شکل‌های مشابه بر پرده که با انگیزه و هدفی معین نما‌ به نما دنبال می‌شود؛ مونتاژ اورتونال است و در این روش مونتاژ، هنر سینماتو گرافیکی با تبدیل اشیایی که از لحاظ سازگاری گرافیکی به هم شبیه‌اند شکل می‌گیرد.»

وی جلوه‌ای از تدوین گرافیکی را تدوین فازی عنوان کرد و ادامه داد: در این روش پرش و مچ توأمان وجود دارند و من این اسم را به نام دکتر لطفی عسگرزاده که منطق فازی را ابداع کرده است نامگذاری کرده‌ام. پیش از من هانری کولپی تدوینگر فرانسوی آن را «برش یوزپلنگی» و یان اسپاکن باخ نظریه‌پرداز آلمانی تدوین آن را «تدوین نسبیت» نام نهاده‌اند و در ایران گاه آن را «مچ‌پرشی» می‌خوانند.

ضابطی جهرمی با اشاره به کاربردهای عمده تدوین گرافیکی در فیلم‌سازی، تصریح کرد: انتقال سکانس‌های فیلم به ویژه هنگامی که جهش به جلو در زمان یا بازگشت زمانی در فیلمنامه مورد نظر باشد عمدتا در فیلم‌سازی داستانی به کار گرفته می‌شود و نمایش مشابهت شکل‌ها، اشیا و حرکات به منظور مقایسه و تاکید بر قابلیت انطباق‌پذیری در فیلم‌های مستند علمی، آموزشی و انیمیشن کابرد دارد.

وی ادامه داد: نمایش تکامل یا تحول یک فرایند یا تحول یک فرایند یا پدیده زمانی‌که هر یک از مراحل آن با مرحله بعدی مشابهت دارد و وحدت‌بخشی و ایجاد ارتباط به رویدادها یا اکسیون‌های پراکنده‌ای که ظاهرا مغشوش و نامنسجم اند.

این مدرس تدوین با تاکید براینکه انطباق گرافیکی باید دارای منطق باشد، افزود: تدوین باید روی کاغذ آورده شود و هر لحظه فیلم هدفدار باشد. همچنین تدوین باید فرای تصویر باشد و مفهومی را که تصویر قادر به بیان آن نیست، بیان کند.

ضابطی جهرمی ادامه داد: در هنر فیلم زمانی تصویر معنا می‌دهد که از زیبایی‌شناسی و فرم در سطوح متفاوت بهره برده شود. تصویر را نمی‌توان به حال خود رها کرد و هر فیلمی که برش داشته باشد به معنای داشتن تدوین نیست.

وی درباره ارتباط کارگردان و تدوین‌گر توضیح داد: این دو در ابتدا یک پاره بودند که فرایند فیلم‌سازی آن‌ها را از یکدیگر جدا کرد. سرچشمه‌های مونتاژ در داستان و ایده است و در همه عناصر فیلم از بازی تا نور جاری است. سینما هنر قیاس است  و زمانی‌که مونتاژ می‌کنید نوعی قیاس صورت می‌گیرد.

ضابطی جهرمی ادامه داد: تدوین هنر ادراکی‌ست. تدوین‌گر می‌تواند تا ورای تفکر کارگردان پیش برود و زیبایی‌شناسی‌های جدید به فیلم اضافه کند. مونتاژ بسیاری از کارها از دستش بر می‌آید اما برای فیلمی که با تفکر تدوین فیلم‌برداری نشده، نمی‌تواند معجزه کند.

در این کارگاه نماهایی از فیلم‌هایی چون «روح» آلفرد هیچکاک، «عصر جدید» چارلی چاپلین، «کلمانتین محبوب من» اثر جان فورد، «سرگیجه» آلفرد هیچکاک، «هیروشیما عشق من» آلن رنه، و «دیگر دریایی نبود» برت هانستره، «قدیم و جدید» ایزنشتاین، «راز کیهان» استنلی کوبریک، «شمال از شمال‌غربی» آلفرد هیچکاک، «ایندیانا جونز و معبد مرگ» استیون اسپیلبرگ به منظور درک بهتر انواع تدوین برای حاضران  نمایش داده شدند.

 

تجسم یک باور کهن
موفقیت فیلم کوتاه «آخرین شیهه‌ی ...
در روزهای پایانی اسفند نهمین هفت...
گستره وحشت
حسن خمسه سرپرست انجمن سینمای جوا...
پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «مهم...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *