«ساختن یک فیلم کوتاه»
به قلم: روبرتو مولیترنی
ترجمه: صنم نادری
کمکهزینه (بخش اول)
برای پوشش هزینهها میتوانیم از موارد زیر درخواست کمک مالی کنیم:
- شهرداریها
- بخشداری
- استانداریها
- انجمنهای فیلمسازی
- بانکها
- حامیان مالی خصوصی
- مسابقات
فرم کلیدی که در بین همه این موارد مشترک است فقط و فقط یک چیز است که آنهم به تازگی وارد مطالعات اقتصادی سینما شده، هرچند روشی است که از دیر باز رایج بوده است.
به خوبی این دو واژه را به خاطر بسپاریم چرا که میتوانند درها را به روی پروژه ما بازکنند: PRODUCT PLACEMENT (تبلیغات غیر مستقیم). چه چیزهایی را شامل میشود؟ به خوبی میدانیم قدرت سینما در گردآوردن مجموعهای از تصاویراست که به واسطه آنها میتوان تولیداتی که قابلیت تبلیغاتی شدن دارند را به بازار معرفی کرد ؛ از طرفی هنرپیشههای سینما همواره از ما خوشتیپ تر، زیباتر و با هوشتر هستند، و همگی دوست داریم هر آنچه که آنها انجام میدهند را انجام دهیم، با قصد بر اینکه از آنها خوشتیپتر، زیباتر و باهوشتر به نظر برسیم و این اتفاق تقریباً هرگز پیش نمیآید. برای مثال Alenn Carr نویسنده The Easyway to Stop Smoking ،عنوان دلیل اصلی گسترش و ترویج مصرف سیگار را به سینما داد. حرفهایش چندان بیربط نیز نبودند.
این موضوع را میتوان در تولیدات مختلف به شکلهای گوناگون بسط داد: موضوعی که شاید برای شهرداری، بخشداری و استانداریها و حتی بانکها جالب توجه باشد و بخواهند به واسطه آن کیفیت عملکرد خود ( برای مثال اگر یک مکان قابلیت گردشگری داشته باشد میتواند به این واسطه روی زیباییهای آن مکان مانور داد) و همچنین اهداف کاریشان را ( ارزشهایی که یک برند، یک مارک، یک مکان، یک اسم قصد دارند از خود نشان دهد تا به واسطه آن جذب مشتری کنند) نشان دهند. این کار باید به صورت کاملاً روشن و واضح صورت گیرد، چرا که خیلیها شرکت و فعالیت در زمینههای هنری را جزو وظایف سازمانهای دولتی و عمومی میدانند، در صورتی که به همین سازمانها باید در قبال مشارکتشان تضمینی داده شود_ برای مثال باید تضمین کرد که DVD فیلم کوتاه ما به بازرا عرضه خواهد شد_ و در عین حال تلاش کنیم تا از کیفیت هنری فیلم کوتاه ما چیزی کم نشود. برای ما چه فرقی دارد که بازیگرمان از بانک X پول برداشت کند یا از بانک Y؟ از سویی استفاده کردن از نامها و برندها میتوانند در بیشتر واقعی نشان دادن اثر ما کمک بهسزایی داشته باشند چرا که آنها را به دنیای روزمره ما که پر از این نامها و مکانها هستند، نزدیکتر میکند. در عین حال، برای ما چه هزینهای میتواند در برداشته باشد اگر نشان دهیم، به طور مثال داستان ما در شهر Matera (یکی از شهرهای زیبای ایتالیا) اتفاق میافتد، و کمی از زیباییهای منحصر به فرد آن مکان استفاده کرده و به تصویرشان درآوریم؟ فراموش نکنیم که سینما همواره کم هزینهترین روش برای سفر کردن است.
جلوتر نشان خواهیم داد تا در قبال هر یک از این بنیادهای نام برده شده چطور عمل کنیم. حال ببینیم اولین گام کدام است.
- انجمن فرهنگی
اگر برای درخواست کمک هزینه مالی به یک مشاور فرهنگی و یا مدیر یک بانک با نام یک گروه و یا انجمن فرهنگی با برنامه مشخص مراجعه کنیم حتماً تاثیر بیشتر و به شدت متفاوتی خواهد داشت نسبت به اینکه درخواست خود را به صورت فردی به ایشان ارائه کنیم. در درجه اول جدیتر به نظر خواهیم رسید، و از سویی خیلی از بنیادهای نام برده شده (اغلب برای جلوگیری از سودرسانی به شخص) از لحاظ بروکراتیکی میتوانند فقط با شرکتها و انجمنها وارد تعامل شوند.
بنابر گفتههای بالا اولین قدم، که حکم اساسی دارد، برای تولید یک فیلم کوتاه تشکیل دادن یک انجمن فرهنگی است. میتوان از بین اشکال مختلف قانونی یکی را مطالعه و انتخاب کرد. برای مثال میتوان یک تعاونی تشکیل داد (کاری که اغلب فیلم سازان مستقل دهه ی ۷۰ میلادی انجام میدادند)، اما مشکلات اداره کردن و قبول مسئولیت این قبیل سازمانها امروزه خیلی بالاست و این را به شما توصیه نمیکنم.
برای تاسیس یک انجمن فرهنگی چه چیزی نیاز است؟ به چیزهای خیلی کمی. در اولین قدم به دنبال حسابداری بگردیم که بتواند کارهای مالی را به صورت مرتب انجام دهد.
گام بعدی پیدا کردن افرادی است که با هم بتوانیم این انجمن را تاسیس کنیم (بنیان گذاران) و همچنین افرادی که به صورت عادی در آن شرکت کنند. افرادی که با ما اهداف مشترک داشته باشند و بتوانند وظایف سخت و طاقتفرسا را قبول و تحمل کنند.
حداقل بنیانگذاران یا افرادی که مسئولیتهای بیشتری دارند باید ۳ نفر باشند: مدیرعامل، معاون مدیر، دبیر اجرایی. برای تشکیل دادن یک انجمن فرهنگی باید نوشته خصوصی بین بنیانگذاران نوشته شود و در آن خصوصیات انجمن و اهدافش فهرست شوند. در اینترنت میتوان فرمهای مختلفی از این قبیل را پیدا کرد که آماده و حاضر هستند و فقط باید با توجه به نیاز و اهدافمان آن را تکمیل کنیم. بهتر است انجمنی که تشکیل میدهیم با هدف پس انداز مالی نباشد، چرا که در اغلب موارد برای بنیادها ملاک است و درباره اهداف مالی انجمن سوالاتی مطرح میکنند ، از طرف دیگرکنترل کردن بخش مالی سادهتر نیز میشود. وقتی میگوییم پس انداز مالی نباید جزو اهداف انجمن ما باشد منظورمان چیست؟ به این معناست که انجمن ما هیچ سودی تولید نمیکند و هرآنچه که در اختیار داریم و هر آنچه که در اختیارمان قرار می دهند همه را صرف تولید اثرمان خواهیم کرد. اگر انجمن ما زیر قرض میرود و توانایی پرداخت آنها را ندارد، و یا با مشکلاتی قانونی مواجه میشود، رودررویی با تمام این مشکلات متوجه مدیر عامل و داراییهای او میشوند. نترسیم، روال عادی این دسته از انجمنها به سختی کارش به موارد قانونی میافتد، اما بهتر است با افرادی که قرار است در این انجمن شریکمان شوند و مهمتر از آن اهدافشان بیشتر آشنا شویم .
از این لحظه به بعد باید انتخاب کنیم. انجمن ما میتواند به همین صورت ، با همین ساختار ساده و رایگان و خصوصی باقی بماند، و یا آن را به صورت یک ساختار مهمتر که از لحاظ قانونی شناخته شدهتر باشد تغییرش دهیم که در اینصورت باید آن را ثبت کنیم. هزینه این کار در هر شهر و یا کشور متفاوت است. چرا باید یک اقدام عمومی انجام دهیم؟ در وحله اول شرکا را بهتر مورد حمایت قرار میدهیم. آن دست نوشته خصوصی فقط و فقط زمانی ارزش دارد که شرکا امضای خود را به رسمی کنند. در نظر بگیرید که به طور مثال با همسرمان یک انجمن تشکیل میدهیم، در اواسط کارمتوجه میشود که به او خیانت میکنیم و حالا او برای جبران خیانت ما امضای خودش را بی اعتبارمیکند. اما اگر آن امضای را در یک محضر ثبت کنیم، انجمن ما در امان خواهد بود، چرا که فرد ثبت کننده به عنوان یک شخصیت قانونی شاهد امضاء کردن تمامی افراد بوده است. دلیل دوم این است که وقتی مخصوصا از لحاظ مالی وارد رابطه با دیگر اقشار میشویم میخواهند بدانند و برایشان سند مهمی است که انجمن ما قانونی و شناخته شده است یا خیر.
از این نقطه به بعد بهتر است برای انجمن خود وب سایت باز کنیم و یا صفحهای در فیسبوک. تصویری که از خود در اینترنت باقی میگذاریم برای آنهایی که میخواهند در پروژه ما سرمایهگذاری کنند نقشی اساسی دارد.
- نوشتن پروژه
زمانی که به یکی از طرفهای معامله مراجعه میکنیم، بهتر است با خود هم موضوع را ( شاید بهتر باشد فیلم نامه را با خود ببریم) همراه داشته باشم و مهمتر از آن طرح پروژه را. در نظر بگیریم که آنها اصلاً از اهالی سینما نیستند، و قبل از اینکه بخواهیم از خوبیهای داستانمان برایشان حرف بزنیم ، باید ایشان را متقاعد کنیم تا در یک برنامه مطلوب سینمایی سرمایه گذاری کنند ( به طور مثال نوشته Allen Carr درباره گسترش سیگار کشیدن در دنیا می تواند به واسطه سینما بیشتر متقاعد کننده باشد). باید به آنها نشان دهیم شرکت در ساخت این فیلم کوتاه میتواند چه مزایایی برای آنها نسبت به شرکت در بازسازی یک کلیسا، یا برپایه یک نمایشگاه هنری و یا حفظ و نگهداری سرمایه شان در گاو صندوق داشته باشد.
پروژه ما باید از یک ساختار گرافیکی جذاب برخوردار باشد، تا جایی که سرمایه گذار ما برای گرفتن ، ورق زدن و خواندن آن مجبور شود دستش را از پشت میزش دراز کند. حداقل آن را ورق بزند. این موارد در مورد ساختار سایت اینترنت و معرفی موضوع نیز صدق میکنند: اول از همه جدیت و اعتماد و بعد موارد دیگر.
پروژه ما باید شامل تمام موارد زیر باشد:
- یک پیشگفتار خیلی کوتاه و در عین حال به شدت خیره کننده_ شاید یک عبارت جذاب درباره آن چیزی که قصد داریم از آنها درخواست کنیم، هرچند که خواست ما واضح است، کفایت کند ).
- قسمتی که در آن به معرفی گروه و خواستارش و چرا باید به ما اعتماد کنند باید نوشته شود.
- خلاصهای از داستان فیلم کوتاه خود را باید بنویسیم و در آن ذکر کنیم که میتوانند بسط داده شده داستان را در ضمیمه بهتر مصالعه کنند.( داستان را در آخر به پروژه ضمیمه میکنیم).
- باید ذکر کنیم که فیلم کوتاه ما متوجه کدام یک از اقشار جامعه است و سعی کنیم به نوعی طرف مقابل را در آن سهیم کنیم. برای مثال اگر میخواهیم از یک موسسه پزشکی که به تولید تجهیزات لازم برای سالمندان و برخی بیماریهای خاص میپردازد درخواست کمک هزینه مالی دهیم درحالی که فیلم کوتاه ما مربوط به نوجوانان است مسلماً ایشان هیچ انگیزهای برای مشارکت نخواهد داشت. اما اگر در داستانمان شخصیت یک مادر بزرگ مهربان وجود داشته باشد که از قضا کمی بیمار نیز هست جریان فرق خواهد کرد… بنابراین میتوانیم تلاش کنیم و روی شخصیت مادربزرگ مانور دهیم: در توضیحات فضای بیشتری در اختیار این قسمت قرار میدهیم، بیآنکه بخواهیم دروغ بگوییم و یا بزرگنمایی کنیم، چرا که در نهایت فیلم کوتاه ما بازبینی خواهد شد. گاهی اوقات نیز پیش میآید که با افرادی مواجه میشویم که اینچنین موضوعاتی برایشان اهمیت ندارد، چرا که از پایههای مالی خوبی برخورداند و دوست دارند تا در پروژههای سینمایی، بیآنکه بخواهد به زمینههای فعالیت آنها اشاره داشته باشد شرکت کنند؛ از طرف دیگر هستند آنهایی که پروژه میتواند به طور خاص متوجه آنها باشد اما هیچ علاقهای برای شرکت در چنین تولیداتی ندارد، گرچه ما بهترین دلایل خود را برای آنها ارائه کرده باشیم.
در این قسمت باید از اکرانهای فیلممان نیز حرف بزینم، یعنی از این بگوییم که قصد داریم تا فیلم را در چند فستیوال شرکت دهیم و چند DVD از آن تولید کنیم، و اگر شهرداری برای تولید فیلممان به ما کمک کرد بهتر است قول ترتیب یک اکران عمومی از فیلم در آن شهر را دهیم. نمایش دادن فیلم میتواند استراتژی مناسبی باشد تا به طرف مقابلمان نشان دهیم که در حفظ قول و قرارهای داده شده کوشا هستیم. سرمایه گذاران ما در یک موقعیت عمومی از پیش برنامهریزی شده معرفی خواهند شد، و به این ترتیب تاثیرات مهمی در حیطه کار خواهد گذاشت. شاید ایدههای بهتری درباره این قسمت ، در بخشی که از توضیح کار میگوییم ، به ذهنمان خطور کند.
- آخرین قسمتی که باید در آن تمام تلاش خود را در جهت متقاعد کردن سرمایه گذار برای شرکت و حمایت از پروژهمان بکنیم، دادن یک پاسخ روشن به این سوال طبیعی ،آنهاست : ” چرا باید در این پروژه به شما کمک مالی کنیم؟”.
باید با آنها صحبت کنیم و درباره همه چیز فکر کنیم. اگر سرمایه گذار پشت میز نشین هستند باید با زبان خودشان با آنها حرف بزنیم. اگر تاجر هستند باید با زبان تجار با آنها حرف بزنیم، و تلاش کنیم آرام آرام خود را با شرایط طرف مقابل وفق دهیم. همه میخواهند تا از این جریان سودی ببرند، نه تنها ما برای کسی که اسپانسر ما خواهد بود فقط به طور کلاسیک نشان دادن تصویری از او مطرح نیست، گرچه روشی است که همچنان تاثیر گذار است، اما او بیشتر از هر چیز قصد دارد تا از این جریان تاثیر کمی ببیند. باید برای آنها یک بازگشت مالی در بر داشته باشد، و ما باید به آنها این تضمین را بدهیم و باید راهکاری ترتیب دهیم که در واقع سبب شود این اتفاق بیفتد. در این بخش مشخصاً درباره پول حرف میزنیم تا خواب.