جستجو

رییس انجمن فیلم کوتاه ایران در روز ملی سینما طی یادداشتی به چالش‌های پیش روی فیلم کوتاه پرداخت.

به گزارش انجمن سینمای جوانان ایران، مسعود امینی تیرانی رییس انجمن فیلم کوتاه ایران یادداشتی را به مناسبت روز ملی سینما در اختیارخبرگزاری مهر قرار داد.

متن نوشته رییس انجمن فیلم کوتاه ایران بدین شرح است: «این یادداشت کوتاه را برای روز ملی سینما می نویسم. روز ملی سینما مبارک.

سال قبل و قبل‌تر، آن قدر درباره‌ بودن فیلم کوتاه در جشنواره‌ فیلم فجر حرف زدیم که فکر نمی‌کردیم دوباره گزینه‌ حذف روی میز معاونت سینمایی قرار گیرد و تازه دامان فیلم‌های مستند را هم بگیرد. (اگرچه این نظر در حد شنیده ها است و نمی‌دانیم درست هست یا خیر؟ علیرغم درخواست های مکرر هنوز جلسه‌ای رسمی میان ایسفا و معاونت محترم سینمایی یا دبیر محترم جشنواره‌ فیلم فجر برگزار نشده است.)

دلایلی که سال قبل و در جلسات مختلف برای رد حضور فیلم کوتاه مطرح  شد بیشتر دلایلی شکلی و اجرایی بود که برای همه‌ آنها جواب داشتیم. از داشتن جشنواره های تخصصی فیلم کوتاه و معضل اکران و عدم استقبال، گزینش فیلم ها، بودجه و داوری، تا آیین نامه های داخلی و خارجی و زمان بندی و نمایش همه را پاسخ دادیم و بیشتر از پاسخ، راهکار اجرایی ارائه کردیم. در نهایت مشکل عدم پیش بینی در آیین نامه مطرح شد که برای آن هم جواب داشتیم، اما انگار مشکل اجرایی و فنی نبود و با یک سلیقه یا مقاومت شخصی روبرو بودیم. سال قبل سیمرغ فیلم کوتاه اهدا شد ولی برخلاف تصور دبیر وقت فجر، نه تنها اتفاق بدی رخ نداد، بلکه جامعه‌ فیلمسازان فیلم کوتاه، که به نسبت جامعه‌ سینماگران فیلم بلند، چندان هم کم تعداد نیستند، خوشحال و سپاسگزار این تصمیم بودند.

امسال صحبت های تایید نشده ای پیرامون تغییرات وسیع در سازمان جشنواره فیلم فجر و حذف بخش های تخصصی شنیده می‌شود. درباره‌ نکات مثبت و منفی این تصمیم حتما گفتگو شده و احتمالا تصمیم عاقلانه ای است، اما درباره‌ فیلم کوتاه، مجبورم خودم را توجیه کنم که چرا همه چیز به عقب برمی‌گردد! و هر نوع تصمیم درباره‌ فجر با حذف فیلم کوتاه همراه می‌شود! با کمی خوش‌بینی تصور می‌کنم که مدیران حرف ما را می فهمند و دنیای سینما و فیلم کوتاه را هم می شناسند، غرض شخصی ندارند، نظرات تخصصی صنوف را هم بکار می‌گیرند، اما در عمل و موقع تصمیم گیری تابع متغیرهای دیگری هستند که همواره به ضرر جریان فیلم کوتاه و مستقل تمام می‌شود! «چرا همه چیز به عقب برمی‌گردد؟» اینجاست که مجبورم خودم را قانع کنم و حدس بزنم و قضاوت کنم که ماجرا، حذف تصوری از جهان معاصر است که با فرض‌های قدیمی مدیران انطباق ندارد. مساله‌ ما، بودن یا نبودن فیلم کوتاه در فجر نیست، که این خواسته ای حداقلی است، بلکه خواسته‌ ما ترمیم نگاه و تصوریست که از موقعیت فیلم کوتاه و نسبتش با کل سینما وجود دارد.

این روزها به شکل پیوسته از خودم یکبار دیگر پرسیده ام ما فیلمسازان کوتاه کجای جهان ایستاده ایم؟ وقتی از فیلم کوتاه حرف می زنیم دقیقا از چه چیزی حرف می زنیم؟ اینها برخی از پاسخ های شخصی من برای گفتگو با مدیران تصمیم گیرنده است، انتظاری ندارم که دیگران و بخصوص مدیران آن را قبول کنند ولی حداقل با این فرض خودم را راضی می‌کنم که دلایل حذف جایی در میان این حرف ها است. مخالفت ناخواسته و پنهانی که شاید در میان ویژگی فیلمسازان و فیلم کوتاه نهفته است. مخالفت با چیزی که ویژگی ما است. ویژگی که گاه آزاردهنده هم هست.

جهان ما جهان تولید اسناد است. ما چاره ای نداریم که در میان اسناد زندگی کنیم. اسناد بسازیم و آن را دوباره بازخوانی کنیم. اسناد به ما قدرت می دهد. اسناد به ما هویت می بخشد. اسناد به ما قدرت قضاوت می دهد و تصور ما را از جهان تغییر می دهد. زمانی سنگ نوشته ها و سفال ها، زمانی قصه ها و حکایات و زمانی عکس ها اسناد جهان ما بودند و نه آنکه دیگر نیستند،   اما امروز حجم اصلی اسناد ما از دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم با فیلم های کوتاه و مستند ساخته می شوند. اسناد به ما قدرت طراحی دنیای جدید می دهد. وقتی از فیلم کوتاه و مستند حرف می زنیم دقیقا درحال اشاره به اسناد تولید شده در جهان معاصر هستیم؛ اسنادی که قدرت تغییر و دگرگونی ایجاد می کنند. آیا ما یا مدیران از دگرگونی می ترسیم؟ چرا از ساخت و نمایش اسناد جهان خود نگرانیم؟ آیا همین اسناد نیستند که فرهنگ را می‌سازند و مگر وزارت فرهنگ نمی‌خواهد اسناد خود را مرور کند؟ وقتی از فیلم کوتاه «زونا»، «آرا»، «جز به کل» یا «شهریور» حرف می زنیم آیا از اسناد تولید شده‌ جامعه‌ خود روگردانیم؟ فیلم های کوتاه و مستند اسناد قابل رجوع جهانی هستند، که خود ساخته ایم، چرا از کشف و بازخوانی آنها نگرانیم؟  

وقتی درباره‌ فیلم کوتاه یا مستند حرف می زنیم از بخشی از دانش اجتماعی حرف می زنیم. فیلم هایی که بهتر از یک تحقیق دانشگاهی، اجتماع خود را نمایندگی می‌کنند. فیلم های کوتاه و مستند را باید بعنوان یک پدیده‌ اجتماعی فارغ از اینکه بخشی از دنیای سینما هستند یا نیستند، ببینیم. پدیده ای که دانش ما را از جهان و منظر ما را از جهان معاصر تغییر می‌دهد. این تغییر منظر، بخشی از وظایف فرهنگی و ارشادی نیست؟ وقتی از فیلم کوتاه «حیوان»، «وقت نهار»، «نگاه» یا «قمارباز» حرف می زنیم دقیقا از یک نظام دانشی حرف می زنیم که جای دیگری نمی‌توانیم به مرز های شکل گیریش فکر کنیم.

وقتی از فیلم کوتاه حرف می‌زنیم از تغییر حرف می‌زنیم. از تغییر تخصص تا تغییر رویکرد و منظر حرف می‌زنیموقتی از فیلم کوتاه حرف می زنیم دقیقا از یک انتقال حرف می زنیم. از یک تغییر، پیله ای که در حال شکل گیری است و لازم است تا دوران گذار خود را طی کند. مهم نیست این گذار یک گذار تخصصی و حرفه ایست و یا یک گذار فکری. مهم امکان گذار است، که بخشی از وظیفه‌ مدیران فرهنگی کشور است. تغییر حتما جامعه‌ بهتری می سازد. وقتی از فیلم کوتاه حرف می‌زنیم از تغییر حرف می‌زنیم. از تغییر تخصص تا تغییر رویکرد و منظر حرف می‌زنیم. وقتی از فیلم کوتاه «شب تولد» از «خروس ها» و از «سوزن» حرف می زنیم دقیقا متوجه تغییرات هستیم. بنابراین بخواهیم که جامعه پیوسته در حال تغییر بماند تا آنچه بنام فرهنگ از آن یاد می کنیم تازه و سر حال بماند.

وقتی از فیلم کوتاه حرف می زنیم در جایی میان یک برزخ ایستاده‌ایم! منتقد یا تاوان‌دهنده‌ گذشته و امیدوار آینده ایم. معترضیم به دنیایی که در آن هستیم و آماده ایم به دنیای جدید قدم بگذاریم. دنیای برزخی ویژگی دنیای فیلم کوتاه است، از آن نترسیم. کابوس وار است، اما ترسناک نیست، باید از آن عبور کرد. فیلم کوتاه «روتوش» از یک برزخ حرف می‌زند. «تاریک روشن» یا «سکوت» از زمان و مکان برزخی حرف می‌زنند. از برزخی که همه در آن گرفتاریم و نمی دانیم تاوان می دهیم یا امیدواری تازه ای می‌سازیم.

فیلم کوتاه البته تجربه سینمای بلند هم هست اما آزادتر، جسورانه‌تر، معترض‌تر، سرخوش‌تر و چالاک‌تر. فیلم کوتاه گزینه های بهتری برای آینده‌ سینما روی میز می گذارد تا خود فیلم بلند. شکل تولید فیلم های با بودجه محدود، پیشنهاد فیلم کوتاهی‌ است. شکل تولید فیلم های سینمایی با شکل های غیرمعمول برای عبور از چالش های اقتصادی و حرفه ای و تخصصی در کشور، مدت ها قبل با فیلم کوتاه تجربه شد. اکثر موضوعات اجتماعی که در فیلم های بلند دیده می شود دوسه سالی زودتر در فیلم های کوتاه و مستند دیده شده است و البته دهها تجربه‌ ریزو درشت دیگر. حتی پیشنهاد حضور و عرضه فیلم  در فضاهای مجازی نیز یک پیشنهاد تجربه شده فیلم کوتاهی است. فیلم کوتاه حتی پیشنهادهای اقتصادی قابل اجرا هم دارد. بنابراین فیلم کوتاه یک آزمایشگاه کوچک و کارآمد برای سینمای بلند است. چرا نمی خواهیم آن را بطور کامل ببینیم و بپذیریم؟ و چرا مدیران و تصمیم گیرندگان همچنان فیلم کوتاه را تنها و فقط در شکل تمرین درسی سینما نگاه می‌کنند و می پندارند که جایش در کلاس درس است.

فیلم کوتاه بخشی از سینما است، سینما با زمان و شکل فیلم تعریف نمی شود، دنیای بزرگی است که آنقدر تجربه های متنوع دارد که نمی توان هیچ کدام را مصداق یگانه‌ سینما دانست. آنچه درباره‌ فیلم کوتاه می‌پنداریم، حتما درباره‌ فیلم بلند هم قابل تعمیم است. اگر فیلم بلند در جشنواره فجر ما هست، فیلم کوتاه و مستند هم باید باشد. اگر جشنواره فجر یک رقابت است چرا بخشی از این سینما در این رقابت قرار نگیرد و اگر یک جشن است چرا فیلم کوتاه شریک جشن نباشد؟ و اگر فجر جای تقدیر و مسابقه‌ رشته های تالیفی سینما است مگر فیلم کوتاه و مستند تالیف نیستند؟

اگر فیلم کوتاه در فجر قرار نگیرد، باز هم باید تصور کنیم که کسی با مسئولیت شخصی و دقیقا با سلیقه‌ شخصی نمی‌خواهد فیلم کوتاه در فجر دیده شود!

 مسعود امینی تیرانی/ ۲۱ شهریور»

 

موفقیت فیلم کوتاه «آخرین شیهه‌ی ...
در روزهای پایانی اسفند نهمین هفت...
گستره وحشت
حسن خمسه سرپرست انجمن سینمای جوا...
پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «مهم...
جایزه بهترین کارگردانی جشنواره س...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *